همه چیز تحت کنترل است. هرچند که هنوز جلوی سه تا از کارهای To do list روزانهام تیک نخورده و احتمالاً حالا حالاها نمیخورد. منظورم از حالاحالاها، فردا صبح است. تستهای زیستم باقی ماندهاند. چند ماه دیگر، کنکوری میشوم. و این تا سر حد مرگ مرا میترساند. به اندازهی کافی خوب هستم؟ مطمئن نیستم. مخصوصاً حالا که ترازهای قلمچیم آزمون به آزمون پایینتر میآیند. اگر پزشک نشوم چه میشود؟ حتی فکرش هم باعث میشود گریهام بگیرد. این چند روز خیلی چیزها باعث شد که گریهام بگیرد و همهش زیر سر پیاماس بود. و برای همین است که گفتم همه چیز تحت کنترل من است. پیاماس و ددیایشوز، هر دو تمام شدهاند و با مامان آشتی کردیم. عاشق کسی هم نیستم. ماجرای احسان خیلی وقت است که تمام شده و مراقب هستم که ماجرای جدیدی شروع نشود. فکر کنم حالم خوب است. هنوز امیدوارم و اگر بگویند که فردا صبح قرار است بمیرم، غمگین میشوم. اسم وبلاگ را از آهنگ ایمجین درگنز برداشتم. ترجمه تحتاللفظی دقیقی ندارد. شاید بشود گفت "هرچیزی که بهایش باشد." من ادامه میدهم، حتی اگر ترازهای قلمچیم آزمون به آزمون پایینتر بیایند. همهی سعیم را میکنم. هرچیزی که بهایش باشد را میپردازم. یا حداقل امیدوارم که سر عقل بیایم و بپردازم. و روزهایم را به سریال دیدن نگذرانم. آه. اشکالی ندارد. فعلا وقت برای جبران هست. جبران همه چیز. عزیزدلم.
0.0000000000000000001 درصد از مردم جهان
آزمون ,سر ,پایینتر ,ندارد ,قلمچیم ,ترازهای ,همه چیز ,قلمچیم آزمون ,ترازهای قلمچیم ,بهایش باشد ,آزمون به ,ترازهای قلمچیم آزمون
درباره این سایت